آیا عنوان جنگ ایران و آمریکا مبالغه آمیز است؟تصمیم شما در پایان این نوشتار آسانتر خواهد بود. هاوارد تیچر کارشناس ارشد شورای امنیت ملی کاخ سفید میگوید"آمریکا برای صدام حسین کاری کرد که تا آن زمان برای هیچکدام از نزدیک ترین متحدان خود نکرده بود" به راستی این کمک ها چه بود؟ حمایت های آمریکا از عراق آنچنان فراوان است که ذکر تمام آن از حوصله مخاطب خارج است و در اینجا تنها به مختصری اشاره خواهد شد حمایت هایی که غیر قابل قیاس است نسبت به حمایت های دیگر حامیان عراق که در لایه های پنهان جنگ ۴ به انها اشاره خواهد شد.
آمریکا آغاز جنگ را اعلام میکند!
طارق عزیز، وزیر امور خارجه عراق خبری را در اختیار مجله فیگارو قرار میدهد:
"جریان جنگ ایران و عراق در واقع از زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد(تیر ماه ۱۳۵۹)و … با شخص صدام حسین ملاقات نمود و قول داد که از صدام حسین کاملا حمایت نماید و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد تسلط بر شط العرب(اروند رود)و احتمالا برقراری یک جموری عربستان در این منطقه مخالفت نخواهد کرد.بالاخره این اقدامات به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد."
برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا شخصیتی بود که برای پاک کردن تنها لکه ی سیاه کارنامه ی پربارش که شکست سیاست های او در مورد ایران و خروج آن از حوزه غرب بود، تمام همتش را گذاشته بود.
خروج کامل ایران از حوزه نفوذ آمریکا و تصرف سفارت جاسوسی آمریکا در تهران ، رویدادی بود که تا آن زمان در هیچ کجای جهان سابقه نداشت و برای او و آمریکا بسیار سنگین تمام شده بود.
آمریکا آستین هایش را بالا میکشد!
پس از اعلان جنگ، آمریکا به سرعت دست به کار میشود و در فروردین ۱۳۶۱ نام عراق را که تا آن زمان در فهرست کشورهای مظنون به حمایت از تروریسم بین المللی بود حذف میکند،نتیجه آنکه اکنون میتواند با خیال راحت دست یاری خود را بر روی عراق بگشاید.
گزارشگر مرد رادیو آمریکا با لحن رسمی اعلام میکند:
"پس از حذف نام عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم،ناگهان سیل اعتبارات از سوی بانک بین المللی صادرات و واردات آمریکا روانه بغداد شد و موسسه اعتبارات بازرگانی آمریکا پرداخت وام های بین المللی به عراق را تضمین کرد"
جالب آنکه آمریکا یک سال بعد نام ایران را به فهرست کشورهای حامی تروریسم افزود!
چشمان آمریکایی بغداد!
کنت تیمرمن، محقق و نویسنده ی آمریکایی که رسما خواستار تغییر نظام در ایران است مینویسد:
"پیوند ماهواره ای در صدر موافقت های بلند مدت عراق و امریکا بود و در مورد تحرکات نیروی هوایی ایران نیز اطلاعات با ارزشی در اختیار ارتش عراق قرار میگرفت…در همین راستا مجتمع پیشرفته و پرهزینه ای در بغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقیما از ماهواره دریافت شده و پردازش بهتری از اطلاعات بر روی عکس ها صورت پذیرد"
سرلشگر وفیق السامرایی در رابطه با این عکس ها توضیحات تکمیلی را ارائه میکنند:
"این عکس ها به گونه ای بود که ما به راحتی می توانستیم تصاویر سربازانی که در پادگان های ایران در حال آموزش هستند را مشاهده کنیم،حتی کسی که در رژه دست و پایش را به اشتباه حرکت میداد در این عکس ها مشخص بود.هنگامی که کارخانه های سیمان را بررسی می کردیم،تعداد کیسه هایی که در روی کامیون ها قرار داشت را به راحتی شمارش میکردیم،در عین حال ماهواره ها نتایج حملات هوایی و موشکی را نیز گزارش میدادند."
همچنین در عملیاتی موسوم به عملیات سیاه، کشتی های آمریکایی مستقر در خلیج فارس اطلاعاتی را در اختیار هواپیماهای عراقی قرار میدادند تا بتوانند نفتکش ها و کشتی های تجاری به مقصد ایران را شناسایی کنند.
کمک های شیمیایی و بیولوژیکی
شبکه تلویزیونی ABC آمریکا از خرید ۵۰۰۰ هزار تن ماده شیمیایی از شرکت امریکایی"آل کولاک" توسط صدام حسین خبر میدهد که به راحتی قابل تبدیل شدن به گاز خردل میباشد.همچنین بعدا تصمیم شورای امنیت مبنی بر محکومیت ادامه استفاده ی عراق از سلاح شیمیایی با استفاده آمریکا از حق وتو خود لغو و کنار گذاشته میشود.
آلن فریدمن مینویسد:شرکت های خصوصی آمریکا در دهه ۸۰ با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازگانی آمریکا نمونه هایی از مواد بیولوژیکی و میکروبی را به عراق صادر کرده اند که این مواد از نوع ضعیف شده نبوده و قادر به تولید مثل بوده اند.در میان آنها میکروب سیاه زخم،طاعون و همچنین یک باکتری سمی به نام«ستریدیوم باتولینی»به چشم میخورد.
مغز های امریکایی صدام:
کنت آر تیمرمن مینویسد:آمریکا…یک رئیس تمام وقت در ایستگاه اطلاعاتی امریکا در بغداد مستقر کرده بود،او از منزلت و جایگاه مهمی در نزد صدام برخوردار بود و قبل از هر حمله بزرگ مورد مشورت قرار میگرفت.
همچنین آلن فریدمن به نقل از یکی از مقامات کاخ سفید خبر از کمک های فراوان تاکتیکی نیروهای امریکایی به نظامیان عراقی میدهد.
زبان امریکایی بغداد:
محتوای قسمتی از تلگراف بخش منافع آمریکا در عراق به وزارت خارجه آمریکا:ایلگتون در زمینه تلاش های آمریکا برای هماهنگی سیاست کشورهای خلیج فارس در قبال جنگ ایران و عراق،اقدام واشنگتن برای توقف فروش های تسلیحاتی به ایران،و تمایل ایالات متحده برای افزایش صادرات نفت عراق به بحث می پردازد…"
واینبرگر وزیر دفاع آمریکا میگوید:"به دنبال عملیات استانچ که توسط آمریکا طرح ریزی شده بود بسیاری از کشورها از فروش اسلحه و لوازم یدکی به ایران خودداری نمودند و این در حالی بود که عراق به عنوان خریدار قانونی اسلحه تنها امید فروشندگان بین المللی اسلحه بود"
ریچارد مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا نیز ذکر میکند که"…به دنبال عملیات استانچ…آمریکا تا کنون برای جلوگیری از صدور اسلحه به ایران با ۲۰ کشور تماس رسمی گرفته است."
نامه وزارت خارجه آمریکا به هیئت نمایندگی دفتر اروپایی سازمان ملل،۱۴مارس ۱۹۸۴:
«وزارت خارجه به نماینده آمریکا در سازمان ملل دستور میدهد که حمایت سایر هیات های نمایندگی غربی در سازمان ملل را جلب نمایند تا در مورد پیش نویس قطعنامه ایران که استفاده عراق از جنگ افزار شیمیایی را محکوم می کند"رای ممتنع"دهند.در غیر این صورت،ایالات متحده جریان این قطعنامه را متوقف می سازد»
مروین دایلملی،نماینده آمریکا در اجتماع مجاهدین خلق در تاریخ۱۳۶۷/۴/۶ اینچنین به ایراد سخنرانی میپردازد:
"نباید دست از تلاش کشید،مطمئن باشید که با کمی صبر و تلاش به زودی از مهران به تهران رژه خواهید رفت"
دندان درنده آمریکایی بر سر ملت ایران!
آمریکا به پیشنهاد ویلیام کیسی(رئیس سیا)،تحویل بمب های خوشه ای به عراق را در اولویت قرار داد زیرا این سلاح را مناسب ترین و کارآمد ترین سلاح برای درهم شکستن امواج انسانی مدافعان ایرانی میدانست…در واقع این بمب ها از لحاظ تکنیکی جزو سلاح های متعارف محسوب میشوند اما در میدان نبرد همانند سلاح های نامتعارفی چون سلاح های شیمیایی می توانند موجب کشتار وسیعی شوند…عملا این بمب ها چرخ گوشتهای هوایی هستند و هرچیزی را در سر راه خود خرد میکنند
شانس آمریکایی بغداد!
ویلیام فایر،نظریه پرداز غربی:
«با ایران چه کنیم؟هرچه پول در رگهای عراق تزریق شد، نتیجه نداده است. اگر عراق از دست برود، فردا کویت و پس فردا هم سعودی نیز خواهد رفت. تنها یک روزنه ی امید هست. با سقوط قیمت نفت ایران بر شکست می شود و ماشین جنگی آن از کار می افتد. شاید این درمان کارگر شد و این آخرین شانس ماست.»
من و این همه خوشبختی محاله!(زمزمه ای که شاید صدام میگفت!)
تیمرمن در کتاب "سوداگری مرگ" خود کمک های آمریکا در جهت پیشبرد برنامه هسته ای عراق را شرح میدهد که میتوان به فروش میلیون ها دلار تجهیزات پیشرفته الکترنیکی و همچنین سخت افزرا های پیشرفته کامپیوتری اشاره نمود.تا حدی که زیبرت، مقام بلند پایه وزارت انرژی آمریکا هشدار میدهد"در صورت متوقف نشدن سیل فناوری های پیشرفته امریکایی، [عراق]حتی کمتر از سه سال دیگر مجهز به بمب اتمی خواهد شد".
خون ایرانی در آب ایرانی با ناو آمریکایی
دیگر آمریکا باید برای اثابت دشمنی اش با این ملت چه میکرد؟! آیا اعطای مدال به یک جنایت کافی نبود؟
کاپتان«دان هری بین» گزارش میدهد:وینسنس[ناو نظامی آمریکایی منهدم کننده پرواز۶۵۵ ایران ایر]به هنگام حمله،با نقض قوانین بین المللی، درون قلمرو آبی ایران بود،افسر ارشد پنتاگون از ابتدا متوجه این امر شده بود که آشکار شدن واقعیت ناو وینسنس،جنجالی بزرگ در پی خواهد داشت.بنابراین نیروی دریایی آمریکا کاری را انجام داد که همواره بعد از یک اشتباه بزرگ و وحشتناک انجام می داد:دروغ گفت و مدال هایی اعطا کرد..
آیا اینها کافی است برای ساده لوحانی که در خواب شب لبخند امریکا فرو رفته اند؟! و همچنان آمریکا در تلاش است که به قول واینبرگر وزیر دفاع آمریکا ریشه موجودیت ایران به عنوان یک ملت به خشکی گراید.
اما آیا چنین شد؟ یا چشمه های جوشان تازه ای فوران زد؟انشاالله لایه های پنهان ۵ به بررسی نظرات محققان،نویسندگان و سیاستمداران جهان درباره غیرت ایرانی در دفاع از شرف و عزت خود میپردازد.
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
عضویت سریع
